معنی فارسی internecive
C1کشنده و ویرانگر به ویژه در مورد درگیریهایی که منجر به نابودی میشود.
Causing mutual destruction, especially in a conflict or war.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نبرد کشنده منجر به تلفات سنگین در هر دو طرف شد.
مثال:
The internecive battle led to heavy losses on both sides.
معنی(example):
اختلاف کشنده آنها، جامعه را شکسته و نابود کرد.
مثال:
Their internecive conflict left the community fractured.
معنی فارسی کلمه internecive
:
کشنده و ویرانگر به ویژه در مورد درگیریهایی که منجر به نابودی میشود.