معنی فارسی interpolary

B1

درون‌یابی به روندی اطلاق می‌شود که به بررسی تغییرات میان مقادیر مختلف می‌پردازد.

Pertaining to or characterized by interpolation, often concerning gradual changes between values.

example
معنی(example):

رویکرد درون‌یابی بر انتقال تدریجی بین مقادیر تمرکز دارد.

مثال:

The interpolary approach focuses on the gradual transition between values.

معنی(example):

در علم، تحلیل درون‌یابی می‌تواند روندها را در طول زمان آشکار کند.

مثال:

In science, an interpolary analysis can reveal trends over time.

معنی فارسی کلمه interpolary

:

درون‌یابی به روندی اطلاق می‌شود که به بررسی تغییرات میان مقادیر مختلف می‌پردازد.