معنی فارسی interportal
B2درگاه متقابل، اشاره به ورودی یا ناحیهای که به چندین مکان یا بخش متصل میشود.
Referring to a structure or design that connects multiple entry points or areas.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ساختمان دارای طراحی درگاه متقاطع برای دسترسی آسان است.
مثال:
The building has an interportal design for easy access.
معنی(example):
ارتباط درگاه متقابل برای عملکرد شبکه ضروری است.
مثال:
Interportal communication is essential for network functionality.
معنی فارسی کلمه interportal
:درگاه متقابل، اشاره به ورودی یا ناحیهای که به چندین مکان یا بخش متصل میشود.