معنی فارسی interscience
B1همکاری یا ارتباط بین رشتههای مختلف علمی.
Collaboration or connection between different scientific disciplines.
- NOUN
example
معنی(example):
پروژه بینعلوم دانشآموزانی از رشتههای مختلف را گرد هم آورد.
مثال:
The interscience project brought together students from different disciplines.
معنی(example):
همکاریهای بینعلوم غالباً به راهحلهای نوآورانه منجر میشود.
مثال:
Interscience collaborations often lead to innovative solutions.
معنی فارسی کلمه interscience
:
همکاری یا ارتباط بین رشتههای مختلف علمی.