معنی فارسی intertidally

B2

مربوط به نواحی که به‌طور منظم در معرض جزر و مد قرار می‌گیرند.

Relating to areas that are affected by the tides; periods of exposure and submersion.

example
معنی(example):

در مناطق میان‌مدی، حیوانات خود را با تغییرات سطح آب سازگار می‌کنند.

مثال:

Intertidally, animals adapt to changing water levels.

معنی(example):

منطقه میان‌مدی در نظر تنوع زیستی غنی است.

مثال:

The intertidally zone is rich in biodiversity.

معنی فارسی کلمه intertidally

: معنی intertidally به فارسی

مربوط به نواحی که به‌طور منظم در معرض جزر و مد قرار می‌گیرند.