معنی فارسی intertoll

B1

سیستم یا خدماتی که در مدیریت عوارض بین راه‌ها و بزرگراه‌ها استفاده می‌شود.

A system or service related to managing toll charges on highways.

example
معنی(example):

سیستم بین عوارض به مدیریت جریان ترافیک به طور مؤثر کمک می‌کند.

مثال:

The intertoll system helps manage traffic flow effectively.

معنی(example):

خدمات بین عوارض برای عملیات بزرگراه ضروری است.

مثال:

Intertoll services are essential for highway operations.

معنی فارسی کلمه intertoll

: معنی intertoll به فارسی

سیستم یا خدماتی که در مدیریت عوارض بین راه‌ها و بزرگراه‌ها استفاده می‌شود.