معنی فارسی intil

B1

تا زمانیکه چیزی به پایان برسد.

Up to the point in time or space that something happens.

example
معنی(example):

این آزمایش تا زمانی که کامل شود ادامه خواهد داشت.

مثال:

The experiment will run until it's completed.

معنی(example):

لطفاً تا زمانی که کارم تمام شود صبر کنید.

مثال:

Please wait until I finish my work.

معنی فارسی کلمه intil

: معنی intil به فارسی

تا زمانیکه چیزی به پایان برسد.