معنی فارسی intolerantness

B1

عدم تحمل، به معنی داشتن طرز تفکری که به شکلی منفی با دیگران تعامل می‌کند.

The state of being intolerant; a mindset that negatively affects interaction with others.

example
معنی(example):

عدم تحمل می‌تواند روند اجتماعی را مختل کند.

مثال:

Intolerantness can hinder social progress.

معنی(example):

عدم تحمل او همکاری را دشوار کرد.

مثال:

His intolerantness made it difficult to collaborate.

معنی فارسی کلمه intolerantness

: معنی intolerantness به فارسی

عدم تحمل، به معنی داشتن طرز تفکری که به شکلی منفی با دیگران تعامل می‌کند.