معنی فارسی intracardial
B1درونقلبی به شرایط و ویژگیهایی اشاره دارد که در داخل قلب قابل مشاهدهاند.
Pertaining to something within the heart.
- OTHER
example
معنی(example):
این مطالعه ناهنجاریهای درونقلبی را در بیماران نشان داد.
مثال:
The study revealed intracardial abnormalities in the patients.
معنی(example):
تغییرات فشار درونقلبی میتوانند به مشکلات سلامتی مختلفی اشاره کنند.
مثال:
Intracardial pressure changes can indicate various health issues.
معنی فارسی کلمه intracardial
:
درونقلبی به شرایط و ویژگیهایی اشاره دارد که در داخل قلب قابل مشاهدهاند.