معنی فارسی intracerebellar
C1درباره یا مربوط به ناحیه ای در داخل مخچه، بخشی از مغز که در کنترل حرکات و تعادل نقش دارد.
Pertaining to the area within the cerebellum, a part of the brain involved in motor control.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک ساختار داخل مخچه را در حین MRI مشاهده کرد.
مثال:
The doctor observed the intracerebellar structure during the MRI.
معنی(example):
آسیب به ناحیه داخل مخچه میتواند کنترل حرکتی را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
Damage to the intracerebellar area can affect motor control.
معنی فارسی کلمه intracerebellar
:
درباره یا مربوط به ناحیه ای در داخل مخچه، بخشی از مغز که در کنترل حرکات و تعادل نقش دارد.