معنی فارسی intrapericardial
B2درون کپسول قلب؛ مربوط به فضایی است که قلب را احاطه کرده و شامل مایعات است.
Located inside the pericardial sac surrounding the heart.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دارو به صورت داخل کپسولی به قلب منتقل شد.
مثال:
The medication was delivered intrapericardially to target the heart.
معنی(example):
تزریقهای داخل کپسولی گاهی اوقات در برخی از روشهای پزشکی استفاده میشوند.
مثال:
Intrapericardial injections are sometimes used in specific medical procedures.
معنی فارسی کلمه intrapericardial
:درون کپسول قلب؛ مربوط به فضایی است که قلب را احاطه کرده و شامل مایعات است.