معنی فارسی intraphilosophic

B2

درون‌فلسفی به مباحث و موضوعات فلسفی اشاره دارد که به عمق نظریات و استدلال‌های فلسفی پرداخته می‌شود.

Relating to discussions or considerations that are deeply rooted in philosophical concepts.

example
معنی(example):

بحث درون‌فلسفی بود و به بررسی استدلال‌های عمیق فلسفی پرداخت.

مثال:

The discussion was intraphilosophic, exploring deep philosophical arguments.

معنی(example):

نوشته‌های او اغلب درون‌فلسفی هستند و به ایده‌های پیچیده می‌پردازند.

مثال:

His writings are often intraphilosophic, engaging with complex ideas.

معنی فارسی کلمه intraphilosophic

:

درون‌فلسفی به مباحث و موضوعات فلسفی اشاره دارد که به عمق نظریات و استدلال‌های فلسفی پرداخته می‌شود.