معنی فارسی intraperitoneally

B2

به‌صورت داخل حفره شکمی؛ به روش تزریق درون حفره شکمی اشاره دارد.

In a manner that involves the peritoneal cavity.

example
معنی(example):

درمان جدید به‌صورت داخل شکمی برای جذب بهتر انجام شد.

مثال:

The new treatment was administered intraperitoneally for better absorption.

معنی(example):

پزشکان می‌توانند در موارد اضطراری خاصی مایعات را به‌صورت داخل شکمی تزریق کنند.

مثال:

Doctors can inject fluids intraperitoneally in certain emergency cases.

معنی فارسی کلمه intraperitoneally

:

به‌صورت داخل حفره شکمی؛ به روش تزریق درون حفره شکمی اشاره دارد.