معنی فارسی intraplant
B1درونگیاهی به ارتباطات و فرآیندهایی اشاره دارد که بین بخشهای مختلف یک گیاه رخ میدهد.
Pertaining to interactions or signals occurring within a single plant, especially in relation to growth and health.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ارتباط درونگیاهی برای رشد گیاهان ضروری است.
مثال:
Intraplant communication is crucial for plant growth.
معنی(example):
دانشمندان سیگنالهای درونگیاهی را مطالعه میکنند تا الگوهای رشد را درک کنند.
مثال:
Scientists study intraplant signals to understand growth patterns.
معنی فارسی کلمه intraplant
:درونگیاهی به ارتباطات و فرآیندهایی اشاره دارد که بین بخشهای مختلف یک گیاه رخ میدهد.