معنی فارسی intratesticular
B1مربوط به ساختارهای درون بیضهها.
Relating to structures within the testes.
- OTHER
example
معنی(example):
پزشک بافت اینتراتستیکولار را برای ناهنجاریها بررسی کرد.
مثال:
The doctor examined the intratesticular tissue for abnormalities.
معنی(example):
تزریقات اینتراتستیکولار میتوانند برای درمانهای پزشکی خاص استفاده شوند.
مثال:
Intratesticular injections can be used for certain medical therapies.
معنی فارسی کلمه intratesticular
:مربوط به ساختارهای درون بیضهها.