معنی فارسی introfier

B1

شخصی که به دیگران کمک می‌کند تا به افکار خود پی ببرند و آن‌ها را بیان کنند.

A person who facilitates introspection and encourages sharing thoughts.

example
معنی(example):

معرفی‌کننده فضایی امن برای به اشتراک‌گذاری ایده‌ها ایجاد کرد.

مثال:

The introfier created a safe space for sharing ideas.

معنی(example):

به عنوان یک معرفی‌کننده، او دیگران را تشویق کرد تا صحبت کنند.

مثال:

As an introfier, she encouraged others to open up.

معنی فارسی کلمه introfier

: معنی introfier به فارسی

شخصی که به دیگران کمک می‌کند تا به افکار خود پی ببرند و آن‌ها را بیان کنند.