معنی فارسی introitus
B2ورود، به معنای تنها یا عمومی، به ورودی یا نقطه شروع یک ساختار به ویژه در آناتومی.
The entrance to a canal or cavity, especially in anatomy.
- NOUN
example
معنی(example):
ورود به واژن معمولاً بخش مهمی از معاینه پزشکی است.
مثال:
The introitus is often a significant part of a medical examination.
معنی(example):
در آناتومی، ورود به کانال یا حفره اشاره دارد.
مثال:
In anatomy, introitus refers to the entrance of a canal or cavity.
معنی فارسی کلمه introitus
:
ورود، به معنای تنها یا عمومی، به ورودی یا نقطه شروع یک ساختار به ویژه در آناتومی.