معنی فارسی intromissibility
C2قابلیت پذیرفتن یا نفوذ اطلاعات یا دادهها در نظام حقوقی یا مفهومی.
The quality of being admissible or allowable in a specific context.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل پذیرش بودن دادهها سوالات اخلاقی مهمی را به وجود آورد.
مثال:
The intromissibility of the data raised important ethical questions.
معنی(example):
بحث درباره قابلیت پذیرش اطلاعات در قانون حیاتی است.
مثال:
Discussion on the intromissibility of information is crucial in law.
معنی فارسی کلمه intromissibility
:
قابلیت پذیرفتن یا نفوذ اطلاعات یا دادهها در نظام حقوقی یا مفهومی.