معنی فارسی introjective
C1درونجنجی، به معنای ادغام یا در نظر گرفتن احساسات و ویژگیهای دیگران به عنوان بخشی از خود.
Relating to the process of internalizing feelings or characteristics of others.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در درمان، فرایند درونجنجی میتواند به درک احساسات کمک کند.
مثال:
In therapy, an introjective process can help understand feelings.
معنی(example):
او از رویکرد درونجنجی برای تجزیه و تحلیل احساساتش استفاده کرد.
مثال:
He used an introjective approach to analyze his emotions.
معنی فارسی کلمه introjective
:
درونجنجی، به معنای ادغام یا در نظر گرفتن احساسات و ویژگیهای دیگران به عنوان بخشی از خود.