معنی فارسی intromissive
C1پذیرفتهشده، به معنای اینکه برنامهریزی یا سازگاری در یک فرایند خاص ممکن است.
Pertaining to the action of admitting or allowing to enter.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد پذیرفتهشده برای تحلیل دینامیک گروه استفاده شد.
مثال:
The intromissive approach was used to analyze the group's dynamics.
معنی(example):
در درمان، یک تکنیک پذیرفتهشده میتواند گفتوگو را تسهیل کند.
مثال:
In therapy, an intromissive technique can facilitate dialogue.
معنی فارسی کلمه intromissive
:
پذیرفتهشده، به معنای اینکه برنامهریزی یا سازگاری در یک فرایند خاص ممکن است.