معنی فارسی intromit
B1وارد کردن، به معنای پذیرش یا معتبر کردن یک نظر یا احساس.
To admit or introduce something to a discussion or situation.
- VERB
example
معنی(example):
برای وارد کردن دیدگاههای مختلف میتواند منجر به بحثهای بهتر شود.
مثال:
To intromit different viewpoints can foster better discussions.
معنی(example):
معلم دانشآموزان را تشویق کرد تا در طول بحث ایدههای خود را وارد کنند.
مثال:
The teacher encouraged students to intromit their ideas during the debate.
معنی فارسی کلمه intromit
:
وارد کردن، به معنای پذیرش یا معتبر کردن یک نظر یا احساس.