معنی فارسی introversible

B1

به معنی قابلیت بازگشت به حالت قبلی یا نگهداری حالت در صورت تغییر شرایط.

Capable of being reversed or returning to a previous state or configuration.

example
معنی(example):

طراحی به گونه‌ای بازگشت‌پذیر بود تا مونتاژ آسان‌تر شود.

مثال:

The design was made introversible for easier assembly.

معنی(example):

سیستم‌های بازگشت‌پذیر امکان برنامه‌ریزی منعطف را فراهم می‌کنند.

مثال:

Introversible systems allow for flexible applications.

معنی فارسی کلمه introversible

: معنی introversible به فارسی

به معنی قابلیت بازگشت به حالت قبلی یا نگهداری حالت در صورت تغییر شرایط.