معنی فارسی introversive
B2درونگرا و متفکر، به شخصی اشاره دارد که بیشتر به فعالیتهای داخلی و تفکر خصوصی تمایل دارد.
Referring to a personality characterized by a focus on internal thoughts and feelings rather than external stimuli.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او ذات درونگرایی دارد و مکانهای آرام را ترجیح میدهد.
مثال:
She has an introversive nature and prefers quiet places.
معنی(example):
ویژگیهای درونگرای او او را به یک شنونده عالی تبدیل میکند.
مثال:
His introversive traits make him a great listener.
معنی فارسی کلمه introversive
:
درونگرا و متفکر، به شخصی اشاره دارد که بیشتر به فعالیتهای داخلی و تفکر خصوصی تمایل دارد.