معنی فارسی inust

B1

بی‌فایده، چیزی که کارایی یا ارزشی نداشته باشد.

Having no utility; serving no useful purpose.

example
معنی(example):

کلاس وقتی که هیچ کس شرکت نکرد، حس بی‌فایده‌ای داشت.

مثال:

The classroom felt inust when no one participated.

معنی(example):

اظهارات او در طول بحث بی‌فایده به نظر می‌رسید.

مثال:

His remarks seemed inust during the discussion.

معنی فارسی کلمه inust

: معنی inust به فارسی

بی‌فایده، چیزی که کارایی یا ارزشی نداشته باشد.