معنی فارسی invalescence

B1

کاهندگی به معنی کاهش یا نقصان تدریجی در قدرت یا زنده بودن است.

The process of declining or deteriorating in vitality.

example
معنی(example):

گیاه نشانه‌های کاهندگی را نشان داد زیرا شروع به پژمرده شدن کرد.

مثال:

The plant showed signs of invalescence as it began to wilt.

معنی(example):

کاهندگی می‌تواند زمانی رخ دهد که شرایط برای رشد مناسب نباشد.

مثال:

Invalescence can occur when conditions are not favorable for growth.

معنی فارسی کلمه invalescence

: معنی invalescence به فارسی

کاهندگی به معنی کاهش یا نقصان تدریجی در قدرت یا زنده بودن است.