معنی فارسی inventionless

B1

غیر اختراعی، به معنای اینکه در آن چیزی اختراع یا نوآوری وجود ندارد.

Without inventions; lacking novelty or creativity.

example
معنی(example):

دنیا بدون اختراع فاقد خلاقیت است.

مثال:

An inventionless world lacks creativity.

معنی(example):

زندگی در یک جامعه بدون اختراع می‌تواند کسالت‌آور باشد.

مثال:

Living in an inventionless society can be mundane.

معنی فارسی کلمه inventionless

:

غیر اختراعی، به معنای اینکه در آن چیزی اختراع یا نوآوری وجود ندارد.