معنی فارسی inventional

B1

مربوط به اختراع و نوآوری، به‌ویژه در زمینه‌های علمی و صنعتی.

Related to invention and innovation, especially in technological or scientific contexts.

example
معنی(example):

مهارت‌های اختراعی برای مهندسان ضروری است.

مثال:

Inventional skills are essential for engineers.

معنی(example):

تفکر اختراعی به حل مسائل پیچیده کمک می‌کند.

مثال:

Inventional thinking helps to solve complex problems.

معنی فارسی کلمه inventional

: معنی inventional به فارسی

مربوط به اختراع و نوآوری، به‌ویژه در زمینه‌های علمی و صنعتی.