معنی فارسی inviolability
C1حالت یا ویژگی چیزی که نمیتوان آن را مورد تعرض یا نقض قرار داد.
The state of being secure from violation or desecration
- NOUN
example
معنی(example):
حفظ عدم تعرض به حقوق بشر برای یک جامعه عادلانه ضروری است.
مثال:
The inviolability of human rights is essential for a fair society.
معنی(example):
او در طول مباحثه برای عدم تعرض به قانون استدلال کرد.
مثال:
He argued for the inviolability of the law during the debate.
معنی فارسی کلمه inviolability
:
حالت یا ویژگی چیزی که نمیتوان آن را مورد تعرض یا نقض قرار داد.