معنی فارسی inviolably

B2

به معنای به طور غیرقابل تعرض و محترم، به طور مستمر و بدون نقص.

In a manner that cannot be violated or broken

example
معنی(example):

هر شهروند باید به طور غیرقابل تعرض به قوانین احترام بگذارد.

مثال:

The laws must be followed inviolably by every citizen.

معنی(example):

او در طول حرفه‌اش به اصولش به طور غیرقابل تعرض پایبند بود.

مثال:

She inviolably adhered to her principles throughout her career.

معنی فارسی کلمه inviolably

: معنی inviolably به فارسی

به معنای به طور غیرقابل تعرض و محترم، به طور مستمر و بدون نقص.