معنی فارسی inviolacy
C1وضعیت یا کیفیت غیرقابل تعرض بودن، مخصوصاً در زمینههای مذهبی یا فرهنگی.
The condition of being inviolable or free from violation
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تعرض به متون مقدس توسط مؤمنان مورد احترام است.
مثال:
The inviolacy of the sacred texts is respected by believers.
معنی(example):
او درباره عدم تعرض به سنت در جامعه صحبت کرد.
مثال:
He spoke about the inviolacy of tradition in the community.
معنی فارسی کلمه inviolacy
:
وضعیت یا کیفیت غیرقابل تعرض بودن، مخصوصاً در زمینههای مذهبی یا فرهنگی.