معنی فارسی inviolateness

C1

توصیف خاصیتی که چیزی نتواند نقض یا تغییر یابد.

The quality of being inviolable; unbreakable or sacred.

example
معنی(example):

غیرقابل نقض بودن قرارداد برای این شراکت حیاتی است.

مثال:

The inviolateness of the contract is crucial to the partnership.

معنی(example):

او در سخنرانی خود بر غیرقابل نقض بودن حقوق بشر تأکید کرد.

مثال:

He emphasized the inviolateness of human rights in his speech.

معنی فارسی کلمه inviolateness

: معنی inviolateness به فارسی

توصیف خاصیتی که چیزی نتواند نقض یا تغییر یابد.