معنی فارسی invocated

B1

فراخوانده شده، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن چیزی به کار گرفته یا درخواست شده است، معمولاً در زمینه‌های مذهبی یا قانونی.

Having been invoked, especially in a religious or legal context.

example
معنی(example):

در طول مراسم، آیین‌ها برکت اجداد را فراخواندند.

مثال:

During the ceremony, the rituals invocated the ancestors' blessing.

معنی(example):

وکیل برای دفاع از حقوق موکلش به قانون استناد کرد.

مثال:

The lawyer invocated the law to defend his client’s rights.

معنی فارسی کلمه invocated

:

فراخوانده شده، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن چیزی به کار گرفته یا درخواست شده است، معمولاً در زمینه‌های مذهبی یا قانونی.