معنی فارسی invocates

B1

احضار کردن، دعوت کردن از یک قدرت یا روح برای درک یا توجه به موضوع خاص.

To call upon a deity, spirit, or force for assistance or guidance.

example
معنی(example):

او در حین مراسم روح نیاکانش را احضار می‌کند.

مثال:

She invocates the spirit of her ancestor during the ceremony.

معنی(example):

این هنرمند برای نقاشی‌هایش از طبیعت الهام می‌گیرد.

مثال:

The artist invocates inspiration from nature for her paintings.

معنی فارسی کلمه invocates

:

احضار کردن، دعوت کردن از یک قدرت یا روح برای درک یا توجه به موضوع خاص.