معنی فارسی invocational

B1

مربوط به اعمال یا مراسم‌هایی که در آن از قدرت‌های روحانی دعوت می‌شود.

Relating to the act of invoking; often connected with spiritual or religious ceremonies.

example
معنی(example):

شیوه‌های احضار قبیله مقدس در نظر گرفته می‌شود.

مثال:

The invocational practices of the tribe are considered sacred.

معنی(example):

بسیاری از مراسم‌های احضاری در طول جشنواره برگزار می‌شوند.

مثال:

Many invocational rituals are performed during the festival.

معنی فارسی کلمه invocational

:

مربوط به اعمال یا مراسم‌هایی که در آن از قدرت‌های روحانی دعوت می‌شود.