معنی فارسی invocator
B1کسی که عمل احضار را انجام میدهد، معمولاً در زمینههای روحانی یا مذهبی.
A person who invokes; often a spiritual leader or priest.
- NOUN
example
معنی(example):
احضارکننده مراسم را برای ارتباط با الهی انجام داد.
مثال:
The invocator performed the ritual to connect with the divine.
معنی(example):
او به عنوان احضارکننده، گروه را در تمرینات روحانی هدایت کرد.
مثال:
As an invocator, she led the group in spiritual exercises.
معنی فارسی کلمه invocator
:کسی که عمل احضار را انجام میدهد، معمولاً در زمینههای روحانی یا مذهبی.