معنی فارسی involuntariness
B2غیر ارادی بودن به معنی انجام کاری بدون اراده یا خواسته شخص.
The quality of being done without conscious choice or control.
- NOUN
example
معنی(example):
غیر ارادی بودن مفهومی کلیدی در بحثهای اراده آزاد است.
مثال:
Involuntariness is a key concept in discussions of free will.
معنی(example):
غیر ارادی بودن اعمال او سوالات اخلاقی به وجود آورد.
مثال:
The involuntariness of his actions raised ethical questions.
معنی فارسی کلمه involuntariness
:غیر ارادی بودن به معنی انجام کاری بدون اراده یا خواسته شخص.