معنی فارسی iranian
A2نسبت به ایران یا مردم آن.
Relating to Iran or its peoples.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او ایرانی است و به میراث خود افتخار میکند.
مثال:
He is Iranian and proud of his heritage.
معنی(example):
فرهنگ ایرانی غنی و متنوع است.
مثال:
The Iranian culture is rich and diverse.
معنی فارسی کلمه iranian
:
نسبت به ایران یا مردم آن.