معنی فارسی iridial

B2

توصیف مربوط به بخش‌هایی از چشم که در کنترل اندازه مردمک دخیل هستند.

Relating to the iris of the eye, especially the muscles that control the pupil size.

example
معنی(example):

عضله‌ایریدیال اندازه مردمک در چشم‌های ما را کنترل می‌کند.

مثال:

The iridial muscle controls the size of the pupil in our eyes.

معنی(example):

او در طول تحصیلاتش درباره آناتومی ایریدیال یاد گرفت.

مثال:

She learned about the iridial anatomy during her studies.

معنی فارسی کلمه iridial

: معنی iridial به فارسی

توصیف مربوط به بخش‌هایی از چشم که در کنترل اندازه مردمک دخیل هستند.