معنی فارسی iridiate

B2

رنگین و درخشان، به خصوص به رنگ‌ها و اثرات نوری اشاره دارد.

Having a play of colors or iridescence; displaying rainbow-like colors.

example
معنی(example):

هنرمند از رنگ‌های ایریدیاته برای ایجاد یک نقاشی زنده استفاده کرد.

مثال:

The artist used iridiate colors to create a vibrant painting.

معنی(example):

سنگ‌های قیمتی ایریدیاته بودند و نور را به رنگ‌های متنوعی منعکس می‌کردند.

مثال:

The gemstones were iridiate, reflecting light in many hues.

معنی فارسی کلمه iridiate

: معنی iridiate به فارسی

رنگین و درخشان، به خصوص به رنگ‌ها و اثرات نوری اشاره دارد.