معنی فارسی irradicated
B2ریشهکن شده، به معنای عمل حذف و از بین بردن کامل یک مشکل یا باکتری است.
Completely removed or eradicated
- VERB
example
معنی(example):
بیماری با موفقیت از منطقه ریشهکن شده است.
مثال:
The disease has been successfully irradicated from the region.
معنی(example):
آنها اعلام کردند که گونه مهاجم سال گذشته ریشهکن شده است.
مثال:
They announced that the invasive species was irradicated last year.
معنی فارسی کلمه irradicated
:
ریشهکن شده، به معنای عمل حذف و از بین بردن کامل یک مشکل یا باکتری است.