معنی فارسی irredressibility
C2به معنای عدم امکان جبران یا اصلاح هرگونه مشکل یا آسیب.
The quality of being impossible to rectify or remedy.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل جبران بودن وضعیت آنها نگرانی بسیاری از فعالان را برانگیخت.
مثال:
The irredressibility of their plight concerned many activists.
معنی(example):
برخی از مشکلات دارای غیرقابل جبران بودن هستند که حل آنها را دشوار میکند.
مثال:
Some problems have an irredressibility that makes them difficult to solve.
معنی فارسی کلمه irredressibility
:
به معنای عدم امکان جبران یا اصلاح هرگونه مشکل یا آسیب.