معنی فارسی irredressibly

B1

به معنای غیرقابل اصلاح یا جبران، به حالتی اشاره دارد که هیچ راهی برای بازگشت به وضعیت قبلی وجود ندارد.

In a manner that cannot be rectified or repaired.

example
معنی(example):

آسیب به گونه‌ای غیرقابل جبران وارد شد و جامعه را در افسردگی رها کرد.

مثال:

The damage was done irredressibly, leaving the community in despair.

معنی(example):

زمانی که اعتماد از بین برود، روابط می‌توانند به گونه‌ای غیرقابل جبران آسیب ببینند.

مثال:

Once trust is lost, relationships can become irredressibly damaged.

معنی فارسی کلمه irredressibly

: معنی irredressibly به فارسی

به معنای غیرقابل اصلاح یا جبران، به حالتی اشاره دارد که هیچ راهی برای بازگشت به وضعیت قبلی وجود ندارد.