معنی فارسی irrelation

B1

عدم رابطه، به معنای عدم وجود یک ارتباط واضح یا وابستگی.

The state of having no relationship or connection.

example
معنی(example):

دانشمند به غیر رابطه بین دما و فشار پرداخت.

مثال:

The scientist discussed the irrelation between temperature and pressure.

معنی(example):

در ریاضیات، ما اغلب به بررسی عدم رابطه بین متغیرها می‌پردازیم.

مثال:

In mathematics, we often study the irrelation of variables.

معنی فارسی کلمه irrelation

: معنی irrelation به فارسی

عدم رابطه، به معنای عدم وجود یک ارتباط واضح یا وابستگی.