معنی فارسی irrenowned

B1

به کسی یا چیزی اطلاق می‌شود که معروف یا شناخته شده نیست.

Not famous or celebrated; lacking renown.

example
معنی(example):

این نویسنده مشهور نیست، زیرا به خاطر رمان‌های پرفروش خود شناخته شده است.

مثال:

The author is not irrenowned, as they are famous for their best-selling novels.

معنی(example):

با وجود استعدادشان، این هنرمند در جامعه هنری ناشناخته باقی مانده است.

مثال:

Despite their talent, the artist remains irrenowned in the art community.

معنی فارسی کلمه irrenowned

: معنی irrenowned به فارسی

به کسی یا چیزی اطلاق می‌شود که معروف یا شناخته شده نیست.