معنی فارسی irreparableness

B2

غیرقابل جبران بودن، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که امکان ترمیم یا اصلاح آن وجود ندارد.

The state of being impossible to repair or make good again.

example
معنی(example):

غیرقابل جبران بودن آسیب همه را در شوک قرار داد.

مثال:

The irreparableness of the damage left everyone in shock.

معنی(example):

ما خیلی دیر به غیرقابل جبران بودن اشتباهاتمان پی بردیم.

مثال:

We realized the irreparableness of our mistakes too late.

معنی فارسی کلمه irreparableness

: معنی irreparableness به فارسی

غیرقابل جبران بودن، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که امکان ترمیم یا اصلاح آن وجود ندارد.