معنی فارسی irreproachability

B1

غیر قابل سرزنش بودن، حالتی است که در آن فرد نمی‌تواند به خاطر رفتار یا اعمالش انتقادی دریافت کند.

The quality of being beyond reproach; flawless in character or conduct.

example
معنی(example):

غیر قابل سرزنش بودن او در رفتار موجب احترامش شد.

مثال:

His irreproachability in conduct earned him respect.

معنی(example):

او به خاطر غیر قابل سرزنش بودن و یکپارچگی اخلاقی‌اش شناخته شده بود.

مثال:

She was known for her irreproachability and moral integrity.

معنی فارسی کلمه irreproachability

:

غیر قابل سرزنش بودن، حالتی است که در آن فرد نمی‌تواند به خاطر رفتار یا اعمالش انتقادی دریافت کند.