معنی فارسی ismaticalness
B1اسمتیکالنس، خاصیت یا وضعیت داشتن طرز تفکر منظم و منطقی، معمولاً در زمینههای علمی یا فکری بیان میشود.
The quality or state of having a systematic and logical approach, often used in intellectual or academic contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
رویکرد او به دلیل اسمتیکالنس بودنش بسیار مؤثر بود.
مثال:
The ismaticalness of her approach made it very effective.
معنی(example):
اسمتیکالنس او در توضیح ایدههای پیچیده به بسیاری از دانشآموزان کمک کرد.
مثال:
His ismaticalness in explaining complex ideas helped many students.
معنی فارسی کلمه ismaticalness
:
اسمتیکالنس، خاصیت یا وضعیت داشتن طرز تفکر منظم و منطقی، معمولاً در زمینههای علمی یا فکری بیان میشود.