معنی فارسی isochronized

B1

ایزوکرونیزه شده به معنای زمانی برابر در قاعده بندی رویدادها است.

Adjusted to occur at equal time intervals.

example
معنی(example):

برنامه زمانی ایزوکرونیک شده بود تا رویدادها به موقع برگزار شوند.

مثال:

The schedule was isochronized to ensure timely events.

معنی(example):

آنها نسخه ایزوکرونیک شده‌ای از نمایش را برای بهبود تعامل تماشاگران ارائه دادند.

مثال:

They presented an isochronized version of the play to improve audience engagement.

معنی فارسی کلمه isochronized

: معنی isochronized به فارسی

ایزوکرونیزه شده به معنای زمانی برابر در قاعده بندی رویدادها است.