معنی فارسی isochronize
B1ایزوکرونیزه کردن به معنای همزمان سازی یا برقراری زمان برابر بین وقایع است.
To adjust events or actions to have equal time intervals.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید حرکات رقاصان را ایزوکرونیک کنیم.
مثال:
We need to isochronize the movements of the dancers.
معنی(example):
برای بهبود اجرا، آنها تصمیم گرفتند موسیقی را با نورها ایزوکرونیک کنند.
مثال:
To improve the performance, they decided to isochronize the music with the lights.
معنی فارسی کلمه isochronize
:
ایزوکرونیزه کردن به معنای همزمان سازی یا برقراری زمان برابر بین وقایع است.