معنی فارسی isographic

B1

نقشه یا نمایی که در آن مقادیر یک ویژگی خاص در نقاط مختلف ثابت است.

A map or representation in which equal values of a particular property are maintained across different points.

example
معنی(example):

یک نقشه ایزوگرافیک مناطقی را نشان می‌دهد که ویژگی‌ها ثابت هستند.

مثال:

An isographic map shows areas where properties are constant.

معنی(example):

در زمین‌شناسی، خطوط ایزوگرافیک می‌توانند ارتفاع‌های مساوی را نشان دهند.

مثال:

In geology, isographic lines can indicate equal elevation.

معنی فارسی کلمه isographic

: معنی isographic به فارسی

نقشه یا نمایی که در آن مقادیر یک ویژگی خاص در نقاط مختلف ثابت است.